نقاشی که متخصص به تصویر کشیدن تنهایی انسان بود | غم، حسرت، ملال و تنهایی بیپایان بر بوم نقاشی
تاریخ انتشار: ۵ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۷۰۰۷۶
همشهری آنلاین: نقاشیهای تاملبرانگیز و منحصربهفرد ادوارد هاپر، نقاش رئالیست امریکایی، که مضمون اغلبشان انزوا، تنهایی، دریغ و افسوس، ملال و عزلتنشینی است، با حالوهوای زندگی بشر امروز بسیار سازگار به نظر میرسد. موضوع نقاشیهای هاپر عموما دو چیز است: اول، مکان های عمومی در زندگی امریکایی (پمپبنزینها، مُتلها، رستورانها، سالنهای سینما و تئاتر، ریلهای قطار و خیابانها) و افرادی که در آنها حضور دارند و دوم، مناظر دریایی و چشماندازههای روستایی.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تنهایی در مکانهای عمومی
«دفتر کار نیویورک»، «نور خورشید در کافهتریا»، «میانپرده» و «دفتر کار در شهری کوچک» چهار نقاشی از هاپر هستند. آنچه در این چهار نقاشی جلب توجه میکند، آدمهاییاند که از محیط اطرافشان جدا شده و در خودشان فرو رفتهاند. فرقی نمیکند که کجا هستند؛ در کافه تریا، سر کار یا سالن سینما. اینطور که مشخص است هر چیز که آنها را به فکر برده، موضوعی غمگینکننده و حسرتبار است؛ شاید عشقی ازدسترفته، کاری خستهکننده و ملالتبار، همسر یا فرزندان یا رؤسا یا حتی اربابرجوعهایی پر توقع و ناسپاس، آرزوهایی بربادرفته و هر مسئلهای که انسان را عمیقا به خودش مشغول میکند و از توجه به پیرامونش بازمیدارد. نکته مهم درباره این نقاشیها این است که تقریبا همه آنها نشانگر حس تنهایی و انزوا در مکانهای عمومی هستند. در واقع، احساس تنهایی در مکانهای عمومی ــ یا به عبارتی، تنهایی در میان جمع ــ گویای گسست روابط انسانی و بیگانهشدن آدمها با یکدیگر است. در سایر کارهای هاپر نیز، مانند «خورشید صبحگاهی» که در آن زنی تنها در داخل اتاقش بر روی تخت نشسته و از پنجره به بیرون نگاه میکند، حس تنهایی و دلزدگی به خوبی درک و دریافت میشود.
نقاش در پی خودش
بهرغم اینکه در بسیاری از تفاسیری که از نقاشیهای شهری هاپر ارائه شده، بر تنهایی و انزوای آدمهای آثار او تاکید شده، اما خودش چندان علاقهای به این نوع خوانش نداشت. شاید به همین دلیل هم بود که وقتی از او میپرسیدند در نقاشیهایش به دنبال چیست ــ مثلا به جای اینکه بگوید: «به دنبال نشان دادن تنهایی انسان» ــ میگفت: «به دنبال خودم.» با این حال، خودش درباره نقاشی «شبزندهداران» گفته: «احتمالا بهطور ناخودآگاه، داشتم تنهایی را در یک شهر بزرگ نقاشی میکردم.» در نقاشی «شبزندهداران» که مشهورترین نقاشی هاپر است و گویا از داستان کوتاه «آدمکشها» ی ارنست همینگوی الهام گرفته شده، سه مشتری آخر وقت یک رستوران در افکارشان غوطهورند و گویی از وجود یکدیگر خبر ندارند. قطع ارتباط میان افراد یکی از مضامین تکرارشونده در کارهای هارپر است. البته خود هارپر گفته این نقاشی بیش از اینکه درباره تنهایی باشد، درباره احتمال وجود خلافکاران در شب است.
ازخودبیگانی انسان مدرن
با اینکه به نظر میرسد، در نقاشیهای هاپر، زندگی شهری باعث منزویشدن آدمها شده است و همین انزوا و قطع ارتباط با سایرین میتواند وجه اشتراک نقاشیهای هاپر با اوضاع کنونی جهان قلمداد شود، اما به قول جاناتان جونز، نویسنده روزنامه «گاردین»، نباید فراموش کرد که این نقاشیها تصویر عزلت راضیکننده یا انتخابشده نیستند، بلکه انعکاس وحشتهای هاپر هستند. هاپر نقاشی است که آلفرد هیچکاک، استاد تعلیق در سینما، طرفدار او بود و اقامتگاه نورمن بیتس در فیلم «روانی» را بر اساس یکی از نقاشیهای هاپر طراحی کرد. این منتقد هنری مینویسد: «همه ما امیدواریم که در برابر این دیدگاه ترسناک هاپر درباره انسانهای منفک و بیگانهشده ایستادگی کنیم و در عوض بهعنوان یک جامعه نجات بیابیم. پیام هاپر این است که زندگی مدرن میتواند بسیار تنها باشد. آدمهای او به همان اندازه در بین جمعِ حاضر در غذاخوری یا رستوران تکافتاده و منزویاند که در پنجرههای آپارتمانهایشان.»
جونز معتقد است امروزه ما بهتر میتوانیم جدایی و انزوایی را که هنرمندانی مانند ادوارد هاپر یا ادوارد مونک (خالق تابلوی مشهور «جیغ») تصور میکردند عامل تعیینکننده زندگی مدرن است، پنهان کنیم. در مواقع عادی، ما هم در کافهها تنها مینشینیم، بهجز اینکه اکنون موبایلهایی داریم که به ما احساس اجتماعیبودن میدهند. واقعیت این است که مدرنیته انبوه مردم را به سبک زندگی شهری سوق میدهد که کاملاً از اجتماعیبودن ــ که در گذشته عادی بود ــ بریدهاند. این روزنامهنگار در انتهای مقالهاش مینویسد: «ما تنهایی مدرن را انتخاب میکنیم زیرا میخواهیم آزاد باشیم. اما اکنون هنر هاپر سوال سختی را پیش میکشد: وقتی آزادیهای زندگی مدرن برداشته شود، چه چیزی جز تنهایی باقی میماند؟»
شاید بشود گفت تنهایی آدمهای هاپر پیامدِ ناگزیرِ زندگی مدرن است؛ در نهایت ما به تنهایی و عزلت خو کردهایم، اما آدمهای هاپر از تنهایی دلزده و خسته بودند.
کد خبر 801613 منبع: همشهری آنلاینمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: مکان های عمومی نقاشی های هاپر زندگی مدرن نقاشی ها آدم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۷۰۰۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زبانه کشیدن شعلههای آتش حق طلبی از دانشگاههای کلمبیا و اوهایو
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی جهرم در بیانیهای مطرح کرد: شعلههای آتش از کلمبیا که محل تربیت مدیران و رهبران آینده سیاسی _ اقتصادی آمریکا است و اوهایو که سومین دانشگاه بزرگ آمریکاست زبانه میکشد و پلیس با چاشنی خشونت سعی در مهار آن دارد.
به گزارش خبرنگار گروه استانها خبرگزاری دانشجو، انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی جهرم در حمایت از اعتراضات مسالمت آمیز دانشجویان آمریکایی و اقدام دانشجویان دانشگاههای آمریکا و اروپا علیه نسل کشی رژیم صهیونیستی بیانیه منتشر کرد.
«وَمَکَروا وَمَکَرَ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَیرُ الماکِرینَ»/ و (یهود و دشمنان مسیح، برای نابودی او و آیینش) نقشه کشیدند؛ و خداوند (بر حفظ او و آیینش) چارهجویی کرد؛ و خداوند، بهترین چارهجویان است. (سوره مبارکه آل عمران آیه ۵۴)
ناگهان چه شد؟ گویی حرفهایی که یک عمر در گوش جهان نجوا میکردند، اکنون، چون تیری به سوی خودشان پرتاب شده، دانشگاهیانی که میگفتند جای نیروهای امنیتی نیست، برای دانشجویان بی امنیت شده است. پس حقوقشان کجاست؟ مگر قرار بر آزادی بیان نبود؟ پس جرم چیست؟ حبس برای چیست؟ کجاست شعارهایشان؟
آری، آنها بار دیگر روی واقعی خود را به همگان نشان دادند، شاید آنها کور و کر باشند؛ اما جوانان همدل و دلرحم که کور نیستند، میبینند، میفهمند، پس میایستند، میجنگند، حبس میکشند و ایستادگی میکنند.
اسرائیل در حالی برای حفظ بقای خود دیوانه وار به هر ریسمانی چنگ میزند که حامیانش در هیاهوی درونی خود در حال غرق شدناند؛ هیاهویی که برخاسته از خونهای به ناحق ریخته شده فلسطینیان است. آتشی که آنها برای دیگری افروخته بودند دامن گیر خودشان شده است؛ آتشی که شعلههایش در دانشگاههایی، چون کلمبیا که محل تربیت مدیران و رهبران آینده سیاسی-اقتصادی آمریکا است و یا اوهایو که سومین دانشگاه بزرگ آمریکاست و تگزاس و پرینستون و... زبانه میکشد و پلیس مهربان و مردمدار آن، با کمی چاشنی خشونت سعی در مهار آن دارد.
غافل از اینکه آه آن کودکی که از ترس انفجار قدرت تکلم خود را از دست داده بود یا آن پدری که در زیر آوار در پی تنها یک عضو زنده از خانوادهاش بود زودتر از هر چیزی به آسمان رسیده و حالا انعکاس آن موج بیداری است که در درون اساتید و دانشجویان و مردم غرب هم به پا خاسته و سردمداران آنها را وادار میکند دست به خشونتهایی بزنند که حتی خودشان هم از استفاده از کلمه حقوق به خنده میافتند چه برسد که بشری را هم به آن وصله کنند.
همه اینها را مدیون محور مقاومتی هستیم که جمهوری اسلامی ایران سالهای مدیدیست در رأس آن فریاد ظلمستیزی و حقطلبی را سر برآورده و به هیچ قیمتی از خونخواهی مردم مظلوم غزه دست نکشیدهاست و پایهگذار این بیداری جهانی، پیر جمارانمان بود که این رژیم غاصب را غده سرطانی نامید و فرمان مقابله با اسرائیل را برای همه مسلمین صادر کرد؛ باشد که نابودی همه ظالمان و پیروزی مستضعفین جهان را جشن بگیریم؛ باشد که در قدس به پیشوایی، ولی مان نماز جماعت اقامه کنیم.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
Then they plotted [against Jesus], and Allah also devised, and Allah is the best of devisers. (Surah al-Imran verse 54)
What happened suddenly? It's as if the words that were whispered in the world's ears for a lifetime, are now thrown at them like an arrow. The university, which was said to have no place for security forces, has become unsafe for students. So what happened to human rights? Wasn't it supposed to consider freedom of speech?
So what crime are they talking about? What is imprisonment for? Where are their slogans? Yes, they showed their true colors once again to everyone. Maybe they are blind and deaf; But young students who are kindhearted and compassionate are not blind, they see and understand. So they stand, fight, are being arrested.
While Israel frantically clings to every string to preserve its survival, its supporters are drowning in their internal uproar; The uproar which arose from the unjustly shed blood of Palestinians. The fire which they lit for someone else has caught fire for themselves; A fire which flames are burning in universities like Columbia, which is the training place for future political-economic managers and leaders of America , or Ohio, which is the third largest university in America, and Texas, Princeton, etc. and their kind and people-friendly police are trying to contain it with a little bit of violence.
Unaware that the curse of that child who had lost his ability to speak due to the fear of the explosion or the father who was under the rubble looking for only one living member of his family reached to the God earlier than anything else and now the reflection of that is the wave of awakening which led The professors, students and people of the West to also risen up and forced their leaders to commit violence that even they laugh at the use of the word rights.
We owe all this to the axis of resistance, at the head of which the Islamic Republic of Iran has raised the shout of anti-tyranny and right-seeking for many years, and has not given up blood lust for the oppressed people of Gaza at any cost, and the founder of this global awakening was Imam Khomeni, who called this usurping regime a cancerous tumor; Named and issued an order to confront Israel for all Muslims.
May we celebrate the destruction of all oppressors and the victory of the oppressed of the world; May we perform congregational prayers in Quds under the leadership of our saint. Peace, mercy and blessings of God be upon you all